صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3256

1. آب خوب است لب خشکی ازو تر گردد

2. گره دل شود آن قطره که گوهر گردد

3. خار پیراهن ماهی است به اندازه فلس

4. جای رحم است بر آن کس که توانگر گردد

5. هرکه قانع به در دل نشود از درها

6. از پریشان نظری حلقه هر در گردد

7. مکن اندیشه ز وحشت که به سودازدگان

8. دامن دشت جنون، دامن مادر گردد

9. هرکه مجنون تو گردید نگردد عاقل

10. خون چو شد مشک محال است دگر برگردد

11. سر بنه بر خط فرمان که برات خط سبز

12. نیست ممکن که به صد تیغ دو دم برگردد

13. می شود قند گلو سوز مکرر چون شد

14. چه شود چون سخن تلخ مکرر گردد

15. دل چو معمور شد از داغ، شود گنج گهر

16. سر چو از درد گرانبار شد افسر گردد

17. می رسد خشک نگردیده به تشریف جواب

18. نامه شوقم اگر بال کبوتر گردد

19. بی حیایان به نگه خانه زنبور کنند

20. پرده شرم اگر سد سکندر گردد

21. بخت خوابیده به فریاد نگردد بیدار

22. خون چو شد مرده، کجا زنده به نشتر گردد؟

23. باش خرسند چو مردان به قناعت صائب

24. که فقیر از دل خرسند توانگر گردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آه ، تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآ
* اشتیاق تو مرا سوخت کجایی، بازآ
شعر کامل
وحشی بافقی
* ز درد و داغ محبت مگو به مرده دلان
* تنور سرد، سزاوار بستن نان نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* سیلی از گریهٔ من خاست ولی می‌ترسم
* که بلایی رسد آن سرو سهی بالا را
شعر کامل
فروغی بسطامی