صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3491

1. تا به تعظیم نهال تو ز جا برجستند

2. سروها یکقلم از پای دگر ننشستند

3. از تماشای تو نظارگیان راست دو عید

4. تا دو ابروی هلال تو به هم پیوستند

5. مزن ای شانه به هم زلف دلاویزش را

6. که درین سلسله بسیار عزیزان هستند

7. می توان کرد عمارت چو شود کعبه خراب

8. وای بر سنگدلانی که دلی را خستند

9. چه خیال است که در روز جزا سبز شوند؟

10. دانه هایی که درین شوره زمین پا بستند

11. وقت آن صافدلان خوش که ز لبهای خموش

12. پیش یأجوج سخن سد خموشی بستند

13. می برم رشک درین بزم بر آن مشت سپند

14. که به یک ناله جانسوز ز آتش جستند

15. از گدازند درین دایره ایمن صائب

16. چون مه آنان که لب نان فلک نشکستند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز فکر خنجر مژگان او بیرون نمی آیم
* اگر در سایه بیدم به زیر تیغ جا دارم
شعر کامل
صائب تبریزی
* برف پیری می‌نشیند بر سرم
* همچنان طبعم جوانی می‌کند
شعر کامل
سعدی
* پیاز آمد آن بی هنر جمله پوست
* که پنداشت چون پسته مغزی در اوست
شعر کامل
سعدی