صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 364

1. به زور خود شدی مغرور تا انداختی خود را

2. نکردی گوش بر تعلیم ما تا باختی خود را

3. ندانستی که چشم بد نکویان را زیان دارد

4. نظر بر کعبتین انداختی تا باختی خود را

5. شد از آیینه ات نور حجاب و شرم رو گردان

6. به موج باده گلرنگ تا پرداختی خود را

7. سخن از پاکی دامن مگو ای ماه تردامن

8. که پیش مهر کردی پشت خم، تا ساختی خود را

9. چه خصمی داشتی با حسن روز افزون خود یارب؟

10. که از طاق دل اهل نظر انداختی خود را

11. سر حرف شکایت باز کردی بی سبب صائب

12. میان عاشقان بدنام و رسوا ساختی خود را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت
* باقی نمی‌توان گفت الا به غمگساران
شعر کامل
سعدی
* گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت
* گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید
شعر کامل
حافظ
* از اتفاق چه خوشتر بود میان دو دوست
* درون پیرهنی چون دو مغز یک بادام
شعر کامل
سعدی