صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3731

1. ز نقشهای غریب آنچه جام جم دارد

2. دل شکسته ما بی زیاد و کم دارد

3. ز صدق و کذب سخن سنج را گزیری نیست

4. چو صبح تیغ جهانگیر ما دو دم دارد

5. کدام روز که صد بت نمی تراشد دل؟

6. خوشا حضور برهمن که یک صنم دارد

7. کسی که در گره افکنده است کار مرا

8. هزار ناخن تدبیر دست کم دارد

9. زبان دراز به خون غوطه می زند آخر

10. زبان تیغ ز جوهر همین رقم دارد

11. سبکسری که مدارش بود به پرگویی

12. همیشه سر به ته تیغ چون قلم دارد

13. کسی ز سعی به جایی نمی رسد صائب

14. وگرنه دل ز تردد چه پای کم دارد؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به عالم هر دلی کاو هوشمند است
* به زنجیر جنون عشق، بند است
شعر کامل
شیخ بهایی
* دل شکسته به دست آر کز ریاض جهان
* همیشه سبز صنوبر به اعتبار دل است
شعر کامل
صائب تبریزی
* بال پروانه اگر پاس ادب را می داشت
* شمع پیراهن فانوس چرا می پوشید؟
شعر کامل
صائب تبریزی