صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4060

1. تیغ ستم ببین چه به زلف ایاز کرد

2. پا از گلیم خویش نبایددراز کرد

3. پستان حنظلم به دهن تنگ شکرست

4. نتوان به تلخروییم از شیر باز کرد

5. بر جبهه اش غبار خجالت نشسته باد

6. سیلی که بر خرابه من ترکتاز کرد

7. در آستین بخت بلندست این کلید

8. نتوان به زور دست در فیض باز کرد

9. مست خیال را به وصال احتیاج نیست

10. بوی گلم ز صحبت گل بی نیاز کرد

11. در پرده بود راز حقیقت گشاده روی

12. منصور از برای چه افشای راز کرد

13. سرو تو پیش من ره آزادگی گذاشت

14. رخسار ساده تو مرا پاکباز کرد

15. صائب به پیشگاه حقیقت قدم گذاشت

16. مردانه طی کوچه تنگ مجاز کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به چشم عقل در این رهگذار پرآشوب
* جهان و کار جهان بی‌ثبات و بی‌محل است
شعر کامل
حافظ
* یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
* ترک رضای خویش کند در رضای یار
شعر کامل
سعدی
* منم دل پر از غم ز کردار خویش
* بغم بسته جان را ز تیمار خویش
شعر کامل
فردوسی