صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4251

1. کی یاد زلفش از دل بی کینه می رود

2. از یاد طفل کی شب آدینه می رود

3. دارد هنوز شرم حضور مرا نگاه

4. پنهان ز من به خانه آیینه می رود

5. هر چند بر رخش در دل باز می کنند

6. زاهد همان به مسجد آدینه می رود

7. عمری است تا چو نافه بریدم ازان غزال

8. خونم همان ز خرقه پشمینه می رود

9. مشتاق سینه های صبورست راز عشق

10. گوهر نفس گسسته به گنجینه می رود

11. نشنیده ای که می شکند سنگ سنگ را

12. از باده کهن غم دیرینه می رود

13. آهم به سینه سنگ زنان می دود برون

14. هر جا که حرف سینه بی کینه می رود

15. صائب شود به شبنم اگر داغ لاله محو

16. از باده نیز زنگ غم از سینه می رود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه مایه بر سر این ملک سروران بودند
* چو دور عمر به سر شد درآمدند از پای
شعر کامل
سعدی
* به سایه خفته بدم دی که یارم آمد و گفت
* چه خفته ای که رسید آفتاب در سایه
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* ظاهر آنست که با سابقه حکم ازل
* جهد سودی نکند تن به قضا دردادم
شعر کامل
سعدی