صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5242

1. تووآوازه خوبی و من و زاری دل

2. تو و بیماری چشم و من و بیماری دل

3. شکن بی سرو پا حلقه بیرون درست

4. درسواد سرزلف تو زبسیاری دل

5. برس ای عشق جوانمرد به فریاد مرا

6. که ازاین بیش ندارم سر غمخواری دل

7. نیست یک ذره که همرنگ سویدا نبود

8. در سراپای وجودم ز سیه کاری دل

9. می کند عشق مرا از دوجهان فارغبال

10. چون گرفتار نباشم به گرفتاری دل

11. محو عشق است و زهر نحودراو نقشی هست

12. ساده لوحی نتوان یافت به پرکاری دل

13. هست هرآینه را صیقل دیگر صائب

14. جز به خاکستر تن نیست صفاکاری دل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر کجا غم نیست، آنجا زندگانی مشکل است
* زین سبب آدم به تعجیل از بهشت آمد برون
شعر کامل
صائب تبریزی
* غم زمانه به بی حاصلان ندارد کار
* زنند سنگ به نخلی که بارور باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای ساربان آهسته رو کآرام جانم می‌رود
* وآن دل که با خود داشتم با دلستانم می‌رود
شعر کامل
سعدی