صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5508

1. ز گفت و گو سبک چون موج طوفان دیده می گردم

2. ز خاموشی گران چون گوهر سنجیده می گردم

3. ز چشم شور آب زندگانی تلخ می گردد

4. از آن چون خضر برگرد جهان پوشیده می گردم

5. ز بس کاهیده ام از سرد مهریهای غمخواران

6. با اندک روی گرمی موی آتش دیده می گردم

7. نسیم مصر اگر در کلبه احزان من آید

8. زوحشت مضطرب چون شمع صرصر دیده می گردم

9. ندارد ریشه در خاک تعلق گردباد من

10. خس و خاشاک هستی را به هم پیچیده می گردم

11. در آن وادی که گل از زخم خارش می توان چیدن

12. ز کوته دیدگی با دامن برچیده می گردم

13. مرا روزی که آن خورشید سیما در نظر آید

14. چو اشک خود تمام شب به گرد دیده می گردم

15. مجو از من سخن در بزم آن آیینه رو صائب

16. که در بیرون محفل من نفس دزدیده می گردم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای باد خوش که از چمن عشق می‌رسی
* بر من گذر که بوی گلستانم آرزوست
شعر کامل
مولوی
* دوش ای پسر می خورده‌ای چشمت گواهی می‌دهد
* باری حریفی جو که او مستور دارد راز را
شعر کامل
سعدی
* گلش یکسر به رنگ ارغوان بود
* ولیکن با نشاط زعفران بود
شعر کامل
وحشی بافقی