صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6329

1. ز نور شمع چه مقدار جا شود روشن؟

2. خوش آن چراغ کز او هر سرا شود روشن

3. به گرد دیر و حرم دل به دست می گردیم

4. چراغ مرده ما تا کجا شود روشن

5. چه غم ز تیرگی خانه صدف دارد؟

6. دلی که همچو گهر از صفا شود روشن

7. ز تندباد حوادث نمی شود خاموش

8. دلی که از نفس گرم ما شود روشن

9. چنان به سرعت ازین تیره خاکدان گذرم

10. که شمع کشته ام از نقش پا شود روشن

11. چنین که تیره شده است از غبار خاطر من

12. مگر به صبح قیامت هوا شود روشن

13. غبار حادثه از یکدگر نمی گسلد

14. چگونه آینه سینه ها شود روشن؟

15. مگر ز پرتو اقبال ذره پرور عشق

16. چراغ صائب بی دست و پا شود روشن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عیب نبود گر ترنج از دست نشناسم که نیست
* در همه مصرم کسی چون یوسف کنعان عزیز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* به آغاز گنج است و فرجام رنج
* پس از رنج رفتن ز جای سپنچ
شعر کامل
فردوسی
* چه با رنج باشی چه با تاج و تخت
* ببایدت بستن به فرجام رخت
شعر کامل
فردوسی