صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6328

1. چنان که سرمه سواد نظر کند روشن

2. مرا نظاره خط چشم تر کند روشن

3. به نور عقل نبردیم ره ز خود بیرون

4. مگر که عشق چراغ دگر کند روشن

5. تأمل آینه پرداز فکر ناصاف است

6. که آب خود ز ستادن گهر کند روشن

7. به هیچ وجه نگردد خموش، هر که چو لعل

8. چراغ خویش به خون جگر کند روشن

9. اگر چه آینه را آب می کند تاریک

10. دل سیاه مرا چشم تر کند روشن

11. چو آفتاب نمیرد چراغ زنده دلی

12. که شمع خویش به آه سحر کند روشن

13. ز صدهزار پسر همچو ماه مصر یکی

14. چنان شود که چراغ پدر کن روشن

15. حریف پرتو منت نمی شود صائب

16. ز آه خانه خود را مگر کند روشن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می کند پاک از سرشک سرخ روی ما رقیب
* از حسد دیدن نیارد رنگ بر رخسار ما
شعر کامل
جامی
* او می‌رود دامن کشان من زهر تنهایی چشان
* دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می‌رود
شعر کامل
سعدی
* کسی از خرابهٔ دل نگرفته باج هرگز
* تو بر آن خراج بستی و به سلطنت نشستی
شعر کامل
فروغی بسطامی