صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 64

1. سهل مشمر همت پیران با تدبیر را

2. کز کمال بال و پر پرواز باشد تیر را

3. دشمن خونخوار را کوته به احسان ساز، دست

4. هیچ زنجیری به از سیری نباشد شیر را

5. حسن را خط غبارش بی نیاز از زلف کرد

6. احتیاج دام نبود خاک دامنگیر را

7. ریشه نخل کهنسال از جوان افزون ترست

8. بیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را

9. عقل دوراندیش بر ما راه روزی بسته است

10. ور نه هر انگشت پستانی است طفل شیر را

11. باد پیمایی است عاجز نالی آهن دلان

12. نیست در دلها سرایت، ناله زنجیر را

13. جوی شیر از قدرت فرهاد می بخشد خبر

14. می توان در زخم دیدن جوهر شمشیر را

15. کشور دیوانگی امروز معمور از من است

16. من بپا دارم بنای خانه زنجیر را

17. خنده کز دل نیست چون سوفار، نتواند گشود

18. عقده پیکان زهرآلود از دل تیر را

19. می رسد آزار بدگوهر به نزدیکان فزون

20. نوبر زخم از نیام خود بود شمشیر را

21. در گذر از چشم بوسیدن که شد دور از کمان

22. تیر تا بوسید چشم حلقه زهگیر را

23. در حرم هر کس گناهی کرد، حدش می زنند

24. نگذراند عشق از همصحبتان تقصیر را

25. عالمی را کشت و دست و تیغ او رنگین نشد

26. تیزی شمشیر، پاک از خون کند شمشیر را

27. سالها شد با گرفتاری بهم پیچیده ایم

28. چون کند آب روان از خود جدا زنجیر را؟

29. عقل کامل می شود از گرم و سرد روزگار

30. آب و آتش می کند صاحب برش شمشیر را

31. برنمی گردد برات قسمت حق، خون مخور

32. نیست ممکن باز گردیدن به پستان شیر را

33. نیست ممکن صائب از دل عقده غم وا شود

34. ناخنی تا هست در کف پنجه تدبیر را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* امروز روز شادی و امسال سال گل
* نیکوست حال ما که نکو باد حال گل
شعر کامل
مولوی
* باد آمد و بوی عنبر آورد
* بادام شکوفه بر سر آورد
شعر کامل
سعدی
* سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد
* دلبر که در کف او موم است سنگ خارا
شعر کامل
حافظ