صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6465

1. صد زبان در پرده درد غنچه خاموش تو

2. جوش غیرت می زند خون بهار از جوش تو

3. بشکند چون زلف، بازار بتان سنگدل

4. کاکل مشکین گذارد پای چون بر دوش تو

5. عطسه مغز نافه را خالی کند از بوی مشک

6. آستین چون برفشاند زلف عنبرپوش تو

7. آب خضر از شرم رفتار تو بر جا خشک ماند

8. سرو پا در گل که باشد تا شود همدوش تو؟

9. نوش و نیش عالم صورت به هم آمیخته است

10. زهر خط در چاشنی دارد لب چون نوش تو

11. نشأه بیهوشی حیرت بلند افتاده است

12. کی به هوش آید ز آشوب جزامدهوش تو؟

13. خاطرت از شکوه ما کی پریشان می شود؟

14. زلف پر کرده است از حرف پریشان گوش تو

15. همچو مژگان هر دو عالم را به هم انداخته است

16. از اشارت های پنهان چشم بازیگوش تو

17. بوی پیراهن ز بی تابی گربیان می درد

18. تا چو گل چاک گریبان باز کرد آغوش تو

19. در میان گوش و گوهر نسبت دیرینه است

20. نیست جا گفتار صائب را چرا در گوش تو؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشکم برون می افگند راز از درون پرده را
* آری، شکایتها بود، از خانه بیرون کرده را
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* بختم جوان و عقلم پیر ست لیک عشقش
* آورده زیر فرمان هم پیر و هم جوان را
شعر کامل
جامی
* شب مردان خدا روز جهان افروزست
* روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست
شعر کامل
سعدی