صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6551

1. وحشی تر از آهوست نشان قدم تو

2. کهسار شود سینه صحرا ز رم تو

3. کوتاه نگردد به گره رشته عمرش

4. چون زلف نهد هر که سری در قدم تو

5. هر فتنه سرگشته که در روی زمین بود

6. شد جمع به زیر قد همچون علم تو

7. زین بیش دل خود نتوان خورد به امید

8. گر ماه تمامی که گرفتیم کم تو

9. هر چند به پای دگری ره نتوان رفت

10. گردید فلک سیر سرم در قدم تو

11. چون چشم که در خواب گران است حضورش

12. دل را سبک از درد کند کوه غم تو

13. بر سنبل فردوس کند ناز نگاهش

14. چشمی که فتد بر خط نازک رقم تو

15. صائب چه خیال است نیفتد به زبانها

16. هر شعر که آید به زبان قلم تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برادران و بزرگان نصیحتم مکنید
* که اختیار من از دست رفت و تیر از شست
شعر کامل
سعدی
* از متاع عاریت بر خود دکانی چیده ام
* وام خود خواهد ز من هر دم طلبکاری جدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* انصاف نیست پیش تو گفتن حدیث خویش
* من عهد می‌کنم که نگویم دگر سخن
شعر کامل
سعدی