سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 97

1. دلم با عشق آن بت کار دارد

2. که او با عاشقان پیکار دارد

3. به دست عشقبازی در فتادم

4. که او عاشق چو من بسیار دارد

5. دل من عاشق عشقست و شاید

6. که از من یار دل بیزار دارد

7. کرا معشوق جز عشقست از آنست

8. که او آیینهٔ زنگار دارد

9. یکی باغست این پر گل ولیکن

10. همه پیرامن او خار دارد

11. نبیند هرگز آنکس خواب را روی

12. که عشق او را شبی بیدار دارد

13. نه هموارست راه عشق آنکس

14. که با جان عشق را هموار دارد

15. غم جانان خرد و جان فروشد

16. کسی کو ره بدین بازار دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی‌نیازی را که هم دل تفته بینی هم جگر
* شرب عزلت هم تباشیرش دهد هم ناردان
شعر کامل
خاقانی
* حیفم آید به قلم نام لبت برد دریغ
* که به صد قرن از آن طرفه کمان نتوان ساخت
شعر کامل
کمال خجندی
* چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش
* که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم
شعر کامل
حافظ