شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1401

1. درآ در مجلس رندان ببین این ذوق مستانه

2. رهاکن گوشهٔ خلوت بیا در کنج میخانه

3. طلب کن عشق سرمستی که او ساقی یارانست

4. چه میجوئی ز عقل آخر که حیرانست و دیوانه

5. خیال عقل و عشق او هوای ذره و خورشید

6. کمال علم و وصل او حدیث شمع و پروانه

7. مرید پیر خمّارم خم میخانه می نوشم

8. به نزد من چو من رندی چه باشد جام پیمانه

9. دوای دردمندان را ز گنج کنج دل می جو

10. که درد عشق او گنجست و دل کنجیست ویرانه

11. در میخانه را بگشا صلا دادیم رندان را

12. خراباتست و مطرب عشق و ساقی مست و جانانه

13. بیا ای ساقی رندان که دور نعمت الله است

14. حریفانند می گردان زهی بزم ملوکانه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت
* که بی ملالت صد غصه یک نواله برآید
شعر کامل
حافظ
* حسن و عشق پاک را شرم و حیا در کار نیست
* پیش مردم شمع در بر می کشد پروانه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی
* روا بود که ملامت کنی زلیخا را
شعر کامل
سعدی