عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 113

1. در ره عشاق نام و ننگ نیست

2. عاشقان را آشتی و جنگ نیست

3. عاشقی تردامنی گر تا ابد

4. دامن معشوقت اندر چنگ نیست

5. ننگ بادت هر دو عالم جاودان

6. گر دو عالم بر تو بی‌او تنگ نیست

7. پیک راه عاشقان دوست را

8. در زمین و آسمان فرسنگ نیست

9. مرغ دل از آشیانی دیگر است

10. عقل و جان را سوی او آهنگ نیست

11. ساقیا خون جگر در جام ریز

12. تا شود پر خون دلی کز سنگ نیست

13. آتش عشق و محبت برفروز

14. تا بسوزد هر که او یک رنگ نیست

15. کار ما بگذشت از فرهنگ و سنگ

16. بیدلان عشق را فرهنگ نیست

17. راست ناید نام و ننگ و عاشقی

18. درد در ده جای نام و ننگ نیست

19. نیست منصور حقیقی چون حسین

20. هر که او از دار عشق آونگ نیست

21. شد چنان عطار فارغ از جهان

22. کآسمان با همتش هم سنگ نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مخدوم شمس دین است تبریز رشک چین است
* اندر بهار حسنش شاخ و شجر به رقص آ
شعر کامل
مولوی
* باغ‌ من هست آن نگارینی‌ که اندر عشق اوست
* رنگ من چون شنبلید و اشک من چون ارغوان
شعر کامل
امیر معزی
* بلعجب دردی است درد عشق جانان کاندرو
* دردم افزون می‌شود چندان که درمان می‌کنم
شعر کامل
عطار