هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 158

1. اگر چون تو سروی ز جایی برآید

2. شود رستخیز و بلایی برآید

3. خدا را، لب خود به دشنام بگشا

4. که از هر زبانی دعایی برآید

5. تو سلطان حسنی و عالم گدایت

6. چنان کن که کار گدایی برآید

7. چه کم گردد آخر ز جاه و جلالت

8. اگر حاجت بی‌نوایی برآید؟

9. مزن تیر جور و حذر کن ز آهی

10. که از سینهٔ مبتلایی برآید؟

11. مرا می‌کشد انتظار قدومت

12. چه باشد که آواز پایی برآید؟

13. هلالی ازین شب خلاصی ندارد

14. مگر آفتابی ز جایی برآید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوای عشق گویند از سفر خیزد چه دانستم
* که در دل مهر آن مه خواهد افزون شد به هر منزل
شعر کامل
جامی
* غلام نرگس مستم که بامداد پگاه
* قدح به دست گرفته ز خواب برخیزد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* بعد از این دست من و دامن سرو و لب جوی
* خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد
شعر کامل
حافظ