کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 124

1. حلقه بر در میزند هر دم خیال روی دوست

2. گوش دار این حلقه را ای دل گرت سودای اوست

3. صبحگاهی می گرفتم عقد گیسویش به خواب

4. زان زمان دست خیالم تا به اکنون مشگ بوست

5. دل که چون گریست در میدان عشق آشفته حال

6. گر به چوگان نسبت زلفش کند بیهوده گوست

7. سر بلندی بین که باز از دولت رندی مرا

8. بر سر دوشی که دی سجاده بود امشب سوست

9. لان یکرنگی مزن با دوست هر ساعت کمال

10. تا چو گل بیرون نیائی خرم و خندان ز پوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو خورشید برزد سر از کوهسار
* بگسترد یاقوت بر جویبار
شعر کامل
فردوسی
* گدا چرا نزند لاف سلطنت امروز
* که خیمه سایه ابر است و بزمگه لب کشت
شعر کامل
حافظ
* آن نفسی که باخودی یار چو خار آیدت
* وان نفسی که بیخودی یار چه کار آیدت
شعر کامل
مولوی