کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 36

1. سیری نبود از لب شیرین تو کس را

2. کس سیر ندید از شکر ناب مگس را

3. نالان بر سر کوی تو آییم که ذوقی است

4. در قافله کعبه روان بانگ جرس را

5. با صبح بگویید که بیوقت مزن دم

6. امشب شب وصل است نگه دار نفس را

7. زلف تو که شبرو شده زو زاهد و عابد

8. از خرقه پشمینه غنی ساخت عسس را

9. خواهم که نهم آینه ای پیش رقیبان

10. در چشم خسان تا فکنم این همه خس را

11. نگذاشت که خال رخ او بنگرد این چشم

12. این خوان خلیل است چه تنگیست عدس را

13. چون دید کمال آن سر کو ترک وطن کرد

14. بلبل چو چمن دید رها کرد قفس را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سپند خال ازان دایم است پابرجا
* که چشم زخم به آن آتشین لقا نرسد
شعر کامل
صائب تبریزی
* به ذكر من خط نسیان کشیده ای امّا
* به فكر غير ز دستت قلم نمی افتد
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* کسی که روی تو دیدست حال من داند
* که هر که دل به تو پرداخت صبر نتواند
شعر کامل
سعدی