اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 189

1. خاک آن بادیم کو بر آستانت بگذرد

2. یا شبی بر چین زلف دلستانت بگذرد

3. بعد ازین چون گرم شد بازار خورشید رخت

4. مشتری مشنو که: از پیش دکانت بگذرد

5. ابروانی چون کمان داری و خلقی منتظر

6. تا کرا دوزی؟ به تیری کز کمانت بگذرد

7. نام من فرهاد کردند از پریشانی، ولی

8. در زمان شیرین شود گر بر زبانت بگذرد

9. پیش تیر غم نشان کردی دلم را وانگهی

10. من در آن تشویش کان تیر از نشانت بگذرد

11. در ضمیر نازک اندیشت ز باریکی سخن

12. پیکر مویی شود تا بر دهانت بگذرد

13. نیست در عشق اوحدی را جز به زاری دسترس

14. وین نه پیکانیست کز برگستوانت بگذرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بغل از نامۀ احباب پُر کرد و نمی خواند
* که می ترسد شود مکتوب من هم در میان پیدا
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* گفتم ای دل به کمند سر زلفش نروی
* عاقبت رفت و گرفتار شد، افسوس افسوس!
شعر کامل
هلالی جغتایی
* شود به دولت او خاک شوره مهر گیا
* شود ز هیبت او سنگ خاره خاکستر
شعر کامل
انوری