صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3289

1. دل سنگین ترا هر که به انصاف آرد

2. می تواند به توجه پری از قاف آرد

3. هر که در پرده خورد خون جگر همچو غزال

4. ای بسا نافه سربسته که از ناف آرد

5. هرکه چون بحر تواند گهر از لب ریزد

6. به لب خود چه ضرورست کف لاف آرد؟

7. عشق پاک آینه چهره معشوق بود

8. مهر را صبح برون از نفس صاف آرد

9. بی اجل یاد کسی خلق به نیکی نکنند

10. مرگ این طایفه را بر سر انصاف آرد

11. غنچه می داشت اگر درد سخن، می بایست

12. بلبلان را به سراپرده الطاف آرد

13. صائب از کلک شکربار دل عالم برد

14. طوطیان را نتوانست به انصاف آرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوستان گویند سعدی خیمه بر گلزار زن
* من گلی را دوست می‌دارم که در گلزار نیست
شعر کامل
سعدی
* وصال با من خونین جگر چه خواهد کرد؟
* به تلخکامی دریا شکر چه خواهد کرد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتا چراست خالی گفتم ز بیم رهزن
* گفتا که کیست رهزن گفتم که این ملامت
شعر کامل
مولوی