صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5031

1. نمی روم به بهشت برین زخانه خویش

2. به گل فرو شده پایم درآستانه خویش

3. به گنجها نتوان درد را خرید از من

4. به زر بدل نکنم رنگ عاشقانه خویش

5. به نغمه دگران احتیاج نیست مرا

6. که هست چون خم می مطربم ز خانه خویش

7. چو یوسفم که به چاه افتد از کنار پدر

8. اگر به چرخ برآیم ز آستانه خویش

9. اگر چه هر نفسم گرد کاروان غمی است

10. بجان رسیده ام از وضع بیغمانه خویش

11. بلاست رتبه گفتار چون بلند افتاد

12. به خواب چند توان رفتن ازافسانه خویش ؟

13. به بینوایی و آزادگی خوشم صائب

14. مرا قفس نفریبد به آب و دانه خویش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
* یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
شعر کامل
حافظ
* کس در جهان ندارد یک بنده همچو حافظ
* زیرا که چون تو شاهی کس در جهان ندارد
شعر کامل
حافظ
* این تخم توبه ای که تو در خاک کرده ای
* موقوف آبیاری اشک ندامت است
شعر کامل
صائب تبریزی