شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 102

1. صورت و معنی ما آب و حباب

2. خود که دارد این چنین جام و شراب

3. ما ز دریائیم و دریا عین ماست

4. می نماید موج ما ، ما را حجاب

5. جز یکی در هر دو عالم هست نیست

6. ور تو گوئی هست می بینی به خواب

7. بسته روبندی ز نور روی خود

8. آفتابست او و لیکن با نقاب

9. جامی از می پر ز می بستان بنوش

10. تا ببینی خوش حباب پر ز آب

11. ساقی ار بخشد تو را خمخانه ای

12. شادی او نوش می کن بی حساب

13. در خرابات مغان دامنکشان

14. نعمت الله می رود مست و خراب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در چشم پاک بین نبود رسم امتیاز
* در آفتاب سایه شاه و گدا یکی است
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای زلف یار سخت پریشان ودرهمی
* دست بریده که ترا شانه می کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* حدیث عقل در ایام پادشاهی عشق
* چنان شدست که فرمان عامل معزول
شعر کامل
سعدی