لینک اشتراک گذاری
کپی شد
عطار_دیوانغزل ها
غزل شمارهٔ 151 : چون نظر بر روی جانان اوفتاد
غزل شمارهٔ 152 : چون لعل توام هزار جان داد
غزل شمارهٔ 153 : شرح لب لعلت به زبان می‌نتوان داد
غزل شمارهٔ 154 : پیر ما بار دگر روی به خمار نهاد
غزل شمارهٔ 155 : عشق تو پرده، صد هزار نهاد
غزل شمارهٔ 156 : هرچه دارم در میان خواهم نهاد
غزل شمارهٔ 157 : دلم قوت کار می‌برنتابد
غزل شمارهٔ 158 : دلم در عشق تو جان برنتابد
غزل شمارهٔ 159 : دل ز هوای تو یک زمان نشکیبد
غزل شمارهٔ 160 : هر آن دردی که دلدارم فرستد
غزل شمارهٔ 161 : هر شب دل پر خونم بر خاک درت افتد
غزل شمارهٔ 162 : گر پرده ز خورشید جمال تو برافتد
غزل شمارهٔ 163 : نه به کویم گذرت می‌افتد
غزل شمارهٔ 164 : در زیر بار عشقت هر توسنی چه سنجد
غزل شمارهٔ 165 : مرا با عشق تو جان درنگنجد
غزل شمارهٔ 166 : حدیث عشق در دفتر نگنجد
غزل شمارهٔ 167 : جانا حدیث حسنت در داستان نگنجد
غزل شمارهٔ 168 : جانا شعاع رویت در جسم و جان نگنجد
غزل شمارهٔ 169 : اسرار تو در زبان نمی‌گنجد
غزل شمارهٔ 170 : تا زلف تو همچو مار می‌پیچد
غزل شمارهٔ 171 : هر دل که ز خویشتن فنا گردد
غزل شمارهٔ 172 : بودی که ز خود نبود گردد
غزل شمارهٔ 173 : گر نکوییت بیشتر گردد
غزل شمارهٔ 174 : دلی کز عشق او دیوانه گردد
غزل شمارهٔ 175 : اگر دردت دوای جان نگردد
غزل شمارهٔ 176 : قد تو به آزادی بر سرو چمن خندد
غزل شمارهٔ 177 : عاشق تو جان مختصر که پسندد
غزل شمارهٔ 178 : خطش مشک از زنخدان می برآرد
غزل شمارهٔ 179 : خطی کان سرو بالا می‌درآرد
غزل شمارهٔ 180 : صبح بر شب شتاب می‌آرد

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* نظر چگونه بدوزم؟ که بهر دیدن دوست
* ز خاک من همه نرگس دمد به جای گیاه
شعر کامل
رودکی
* شکایت نامه ما سنگ را در گریه می آرد
* مهیای گرستن شو، دگر مکتوب ما بگشا
شعر کامل
صائب تبریزی
* خوشم از گریه خود، گر چه همه خون دل است
* زانکه بوی تو ز هر قطره خون می آید
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی