لینک اشتراک گذاری
کپی شد
انوری_دیوانغزل ها
غزل شمارهٔ 61 : یار گرد وفا نمی‌گردد
غزل شمارهٔ 62 : عشق تو بر هرکه عافیت به‌سر آرد
غزل شمارهٔ 63 : یار دل در میان نمی‌آرد
غزل شمارهٔ 64 : عشق هر محنتی به روی آرد
غزل شمارهٔ 65 : زلف تو تکیه بر قمر دارد
غزل شمارهٔ 66 : تا ماه‌رویم از من رخ در حجیب دارد
غزل شمارهٔ 67 : مرا تا کی فلک رنجور دارد
غزل شمارهٔ 68 : با قد تو قد سرو خم دارد
غزل شمارهٔ 69 : جان نقش رخ تو بر نگین دارد
غزل شمارهٔ 70 : یار با هرکسی سری دارد
غزل شمارهٔ 71 : دلبر هنوز ما را از خود نمی‌شمارد
غزل شمارهٔ 72 : تا کار مرا وصل تو تیمار ندارد
غزل شمارهٔ 73 : به بیل عشق تو دل گل ندارد
غزل شمارهٔ 74 : دلم را انده جان می‌ندارد
غزل شمارهٔ 75 : آرزوی روی تو جانم ببرد
غزل شمارهٔ 76 : بدیدم جهان را نوایی ندارد
غزل شمارهٔ 77 : بتی دارم که یک ساعت مرا بی‌غم بنگذارد
غزل شمارهٔ 78 : عشقم این بار جهان بخواهد برد
غزل شمارهٔ 79 : حلقهٔ زلف تو بر گوش همی جان ببرد
غزل شمارهٔ 80 : روی تو آرام دلها می‌برد
غزل شمارهٔ 81 : صبر کن ای تن که آن بیداد هجران بگذرد
غزل شمارهٔ 82 : عشق ترا خرد نباید شمرد
غزل شمارهٔ 83 : ای مانده من از جمال تو فرد
غزل شمارهٔ 84 : جمالش از جهان غوغا برآورد
غزل شمارهٔ 85 : باز دستم به زیر سنگ آورد
غزل شمارهٔ 86 : حسنش از رخ چو پرده برگیرد
غزل شمارهٔ 87 : هر کرا با تو کار درگیرد
غزل شمارهٔ 88 : مرا صوت نمی‌بندد که دل یاری دگر گیرد
غزل شمارهٔ 89 : نه دل کم عشق یار می‌گیرد
غزل شمارهٔ 90 : دل راه صلاح برنمی‌گیرد

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* سخن چون برابر شود با خرد
* روان سراینده رامش برد
شعر کامل
فردوسی
* نسیم زلف تو چون بگذرد به تربت حافظ
* ز خاک کالبدش صد هزار لاله برآید
شعر کامل
حافظ
* خاکساری پیشه خود ساز چون آب روان
* سرو را چون بندگان در پیش خود استاده کن
شعر کامل
صائب تبریزی