لینک اشتراک گذاری
کپی شد
فیض کاشانی_دیوانغزل ها
غزل شمارهٔ 751 : ای خدا این درد را درمان مکن
غزل شمارهٔ 752 : عشقم فزون کن عقلم جنون کن
غزل شمارهٔ 753 : جان ز من مستان دل ببر خون کن
غزل شمارهٔ 754 : چاره‌ها رفت ز دست دل بیچاره من
غزل شمارهٔ 755 : یگره ز خانه مست برا ای نگار من
غزل شمارهٔ 756 : دلی داشتم رفت از دست من
غزل شمارهٔ 757 : برون از چار و نه در چار و نه پیداست یار من
غزل شمارهٔ 758 : چه با من میکند یاران ببینید آن نگار من
غزل شمارهٔ 759 : در کف پیاله دوش درآمد نگار من
غزل شمارهٔ 760 : از دست من گرفت هوا اختیار من
غزل شمارهٔ 761 : مهرت بجان بهار دل داغدار من
غزل شمارهٔ 762 : یک نگاه از تو و در باختن جان از من
غزل شمارهٔ 763 : تیغ کشی گاه به آهنگ من
غزل شمارهٔ 764 : بیا بیا که نمانده است صبر در دل من
غزل شمارهٔ 765 : ای دوای درد بی‌درمان من
غزل شمارهٔ 766 : ای که هم دردی و هم درمان من
غزل شمارهٔ 767 : باز آی جان من و جانان من
غزل شمارهٔ 768 : ایجان و ای جانان من رحمی بکن بر جان من
غزل شمارهٔ 769 : ای عمر من ایجان من ای جان و ای جانان من
غزل شمارهٔ 770 : شدم آتش از غم او که مگر دمی کنم جا
غزل شمارهٔ 771 : بر در تو من رو بخاک عجز ناله میکنم کای اله من
غزل شمارهٔ 772 : گرد جهان گردیده من چون روی تو نادیده من
غزل شمارهٔ 773 : بیا ساقی بده آن آب گلگون
غزل شمارهٔ 774 : غم پنهان سمر شد چون کنم چون
غزل شمارهٔ 775 : غم عشقت فزون شد چون کنم چون
غزل شمارهٔ 776 : میزنم بر صف اغیار جنونست جنون
غزل شمارهٔ 777 : چه شد گر کفر زلفت شد بلای دین
غزل شمارهٔ 778 : یکدمک پیش ما بیا بنشین
غزل شمارهٔ 779 : ای فتنها انگیخته آخر چه آشوبست این
غزل شمارهٔ 780 : شور دریای حقایق ز آب چشم ما ببین

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* گفتم آه از دل دیوانه حافظ بی تو
* زیر لب خنده زنان گفت که دیوانه کیست
شعر کامل
حافظ
* اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
* من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم
شعر کامل
حافظ
* ز تور اندر آمد نخستین ستم
* که شاهی چو ایرج شد از تخت کم
شعر کامل
فردوسی