لینک اشتراک گذاری
کپی شد
فیض کاشانی_دیوانغزل ها
غزل شمارهٔ 31 : ای زتو خرّم دل آباد ما
غزل شمارهٔ 32 : اشکهای گرم ما و آههای سرد ما
غزل شمارهٔ 33 : بوئی زگلشنی است بدل خارخار ما
غزل شمارهٔ 34 : دارد شرف بر انجم و افلاک خاک ما
غزل شمارهٔ 35 : غم زخوی خویش داردخاطر غمناک ما
غزل شمارهٔ 36 : بالا رویم بس که زاندازه گذشتیم
غزل شمارهٔ 37 : بررهگذر نفحهٔ یار است دل ما
غزل شمارهٔ 38 : یا رب بریز شهد عبادت بکام ما
غزل شمارهٔ 39 : یا رب تهی مکن زمی عشق جام ما
غزل شمارهٔ 40 : آسمان را یکسر پرشور میدانیم ما
غزل شمارهٔ 41 : جمال تست بروز آفتاب روزن ما
غزل شمارهٔ 42 : ای دوای درد بیدرمان ما
غزل شمارهٔ 43 : ای فدای عشق تو ایمان ما
غزل شمارهٔ 44 : ای در هوای وصل تو گسترده جانها بالها
غزل شمارهٔ 45 : هان رستخیز جان رسید شد در بدن زلزالها
غزل شمارهٔ 46 : لذات نماند و المها
غزل شمارهٔ 47 : ای کوی تو برتر از مکانها
غزل شمارهٔ 48 : ای لال زوصف تو زبانها
غزل شمارهٔ 49 : تو و آرام و پخته کاریها
غزل شمارهٔ 50 : پژمرده شد دل زآلودگیها
غزل شمارهٔ 51 : نکردیم کاری درین بندگیها
غزل شمارهٔ 52 : این چه چشمست و چه ابرو و چه لب
غزل شمارهٔ 53 : براوج خوبی دیدم مهی شب
غزل شمارهٔ 54 : آنکه را هستی همیشه در طلب
غزل شمارهٔ 55 : در وصل تو میزنند احباب
غزل شمارهٔ 56 : در وصل تو میزنند احباب
غزل شمارهٔ 57 : گفتمش دل بر آتش تو کباب
غزل شمارهٔ 58 : ای که چون عمر میروی بشتاب
غزل شمارهٔ 59 : زان دو چشمم مدام مست و خراب
غزل شمارهٔ 60 : گرنکندی بسته ماند اینجا دلت

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
* من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود
شعر کامل
سعدی
* اگر مراد نصیحت کنان ما اینست
* که ترک دوست بگویم تصوریست محال
شعر کامل
سعدی
* عقل حیران شود از خوشهٔ زرین عنب
* فهم عاجز شود از حقهٔ یاقوت انار
شعر کامل
سعدی