لینک اشتراک گذاری
کپی شد
اوحدی_دیوانغزل ها
غزل شمارهٔ 631 : جانا، به حق دوستی، کان عهد و پیمان تازه کن
غزل شمارهٔ 632 : سر دل گویی، ز جان اندیشه کن
غزل شمارهٔ 633 : خلاف دشمنان روزی نظر بر دوستان افگن
غزل شمارهٔ 634 : چون مرا غمناک بیند شاد گردد یار من
غزل شمارهٔ 635 : سر بارندگی دارد دو چشم تند بار من
غزل شمارهٔ 636 : عشق نورزیده بود جان سبکبار من
غزل شمارهٔ 637 : هر شب ز عشق روی تو این چشم لعبت باز من
غزل شمارهٔ 638 : نه بی‌یادت برآید یک دم از من
غزل شمارهٔ 639 : بر سر کویت ای پسر، پی سپرم، دریغ من!
غزل شمارهٔ 640 : دشمن دون گر نگفتی حال من
غزل شمارهٔ 641 : نگارا، چرا شدی نهان از نهان من؟
غزل شمارهٔ 642 : عشق را فرسوده‌ای باید چو من
غزل شمارهٔ 643 : چشم دولت را اگر زین به نظر هستی به من
غزل شمارهٔ 644 : ای ز سودای تو در هر گوشه‌ای آواره من
غزل شمارهٔ 645 : جور دیدم تا بدید آن خسرو خوبان که من،
غزل شمارهٔ 646 : ای اوفتاده در غم عشقت ز پای من
غزل شمارهٔ 647 : دوست با کاروان کن فیکون
غزل شمارهٔ 648 : ای مکان تو از مکان بیرون
غزل شمارهٔ 649 : شبت می‌بینم اندر خواب و می‌گویم: وصالست این
غزل شمارهٔ 650 : دور مرو، دور مرو، یار ببین، یار ببین
غزل شمارهٔ 651 : حلقهٔ زرین بر آن گوش گهربندش ببین
غزل شمارهٔ 652 : منم آنکه گلشن عشق را چمنم، ببین
غزل شمارهٔ 653 : آن تیر غمزه را دل خلقی نشانه بین
غزل شمارهٔ 654 : از بند زلفش پای ما مشکل گشاید بعد ازین
غزل شمارهٔ 655 : در فراق روی جانان بر نتابد بیش ازین
غزل شمارهٔ 656 : در صدد هلاک من شیوهٔ چشم مست تو
غزل شمارهٔ 657 : من از مادری زادم که پارم پدر بود او
غزل شمارهٔ 658 : بنگر بدان دو ابروی همچون کمان او
غزل شمارهٔ 659 : ای عید، بنمودی به من دی صورت ابروی او
غزل شمارهٔ 660 : گر سوی من چنین نگرد چشم مست تو

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* به سان‌ گوی کردم دل که دیدم آن صنم دارد
* زسنبل زلف چون چوگان و ازگل چهره چون میدان
شعر کامل
امیر معزی
* منم دل پر از غم ز کردار خویش
* بغم بسته جان را ز تیمار خویش
شعر کامل
فردوسی
* دارالقرار خانهٔ جاوید آدمیست
* این جای رفتنست و نشاید قرار کرد
شعر کامل
سعدی